خط و ظرافتِ خطوط اولین بار وقتی به چشمم افتاد که رفتم کلاس خط.
پسر ۱۴ساله رکاب میزد میرفت کارگاه نستعلیق.
دو هفته ای طول کشید تا به صدای گیییژ قلم نِی عادت کردم!
و کم کم هارمونیِ خطوط در نگاه من موسیقی شهرام ناظری بود و دلبری میکرد
نی حدیث راه پر خون میکند
قصّههای عشق مجنون میکند…
و نوشتن آغاز شد.
سالها خطوط در نظر من حروفی بود که با اندازه و فاصله های مشخص کنار هم می نشستند و گاهی خاطرهنامه بودند گاهی دلنامه، گاهی رازنامه و گاهی توبهنامه!
تا دوران سربازی که آخرین توبه نامه رو با قلم زیبا وخطوط منظم برای فرماندهی نوشتم و از جعل امضا فرماندهی طلب مغفرت کردم.
اونجا نمی دونستم که این خط و کاربرد ظرافت و دقت قراره هنر کاری من باشه
اواخر سربازی از یک راهی که شبیه معجزه بود و انگار قرار کائنات برین بود ، وارد کار طراحی شدم
رشتهی دانشگاهی مدیریت بازرگانی کجا، گرافیک، فتوشاپ، اندازه، خط، ظرافت و نِویگِیتور کجا!!
نویگیتور ابزاری هست در نرم افزار طراحی که با اون روی قسمتی از گرافیک طرح زوم می کنیم، زوم می کنیم، هی بزرگنمایی می کنیم تا با تمام دقت خطوط و رنگ های اون نقطه رو کنترل کنیم.
و من ازونجا تا سالها و حتی الان که دیگه خودم کمتر فرصت می کنم بشینم پای طراحی با خطوط و نویگیتور سرو کار داشتم.
تا اینکه بهمن اومد
بهمن از کوه نیومد، ولی از روی تقویم بال دراورد و نشست رو شونههای من.
امروز چند دقیقهای جلوی آینه به پیشونیم نگاه کردم.
افتاده بود!
۳خط نازک کم حال
با فاصلههای کم
که میشد با نویگیتور از نزدیک تماشا کرد
حالا تو این سالهای عمر چند تا خطو خش رو قلبمون افتاده، بماند.